مسئولیت پذیر باشیم!
عدهای از ما، مشکلاتی که باید همه برای حل آن تلاش کنیم، از جملهٔ: «مردم چرا کاری نمیکنند» استفاده میکنیم. و با گفتن این جمله تمام مسئولیت را از دوش خودمان برمیداریم و بر دوش دیگران میگذاریم. و منتظر نشستهایم که ببینیم این دیگران چه کاری انجام میدهند. این مردم از کجا آمدهاند؟ مگر غیر از من و تو هستند؟ خُب اگر همهٔ ما همین جمله را تکرار کنیم، پس چه کسی بیاید انقلاب را جلو ببرد؟ نمیدانم این تفکر از کجا آمده اما میدانم حکومت عاشق چنین تفکری است. آنها میخواهند ما ارتباطی معنادار با یکدیگر نداشته باشیم، میخواهند خودمان را از جامعه جدا بدانیم. تنها، بیمعنی، در انزوا، و بدون صمیمیت. زمانی که مسئولیت را از خود دور میکنیم، در حقیقت اولین ضربه را به خودمان میزنیم. این تفکر شاید از نگاه بعضیا مشکل بزرگی نباشد، اما زمانی خطرناک خواهد شد که بدانیم چنین تفکری باعث میشود ما از هرکاری دست بکشیم، حتی کارهای کوچک، و هرچیزی را بیفایده بدانیم. خُب آیا این برای انقلاب چیزی سودمند به حساب میآید؟ حالا این تفکر را در کنار موارد دیگر مانند: فرو رفتن در نقش قربانی، و منتظر یک نجات دهنده؛ بگذاریم. چه چی...