چرخه ابتذال
ابتذالِ اهمیت:
جامعه ما در نقطهای قرار داره که جای مسائل مهم با مسائل بیاهمیت تغییر کرده. مواردی که نیاز به واکنش داره، جامعه واکنش درستی نشون نمیده، و مواردی که نیاز به واکنش نداره، بیشترین واکنش رو دریافت میکنه. هر فرد، رسانه، کانال، صفحه، تبدیل به خبرگزاری شده. هر موردی در روز، تبدیل به خبر میشه. جامعه با انبوهی از موضوعات مختلف روبرو میشه، که در مورد اونها کلی بحث شکل میگیره، و این دایره دائم بزرگتر میشه و افراد بیشتری درگیر این ابتذال میشن.
ابتذالِ جزئیات:
وقتی جامعه به «ابتذالِ اهمیت» رسید، از دلِ اون به «ابتذالِ جزئیات» میرسه، حالا نه تنها ما با چیزهای «بیاهمیتی» که «مهم شده» طرف هستیم، بلکه وارد موشکافی این موارد شدیم و چسبیدیم به جزئیات بیارزش، و داستانها و حاشیههای مختلف ازش بیرون میکِشیم.
ابتذالِ غُر:
هر آدمی به بعضی از مسائل زندگیش غُر میزنه و چیز عجیبی نیست. اتفاقی که در جامعه ما افتاده، غُر زدن تبدیل به رفتار و فعالیت همیشگی شده. ما سالهاست هدایت شدیم به سمت این رفتار، و این آسیب زیادی به ما زده، انرژی ما تخلیه میشه، جای اعتراض با غُر زدن عوض شده، شرایطی بوجود اومده که بدترین اتفاقات با غُر زدنهای بیشتر دفن میشه. امکان نداره دو نفر در این جامعه باهم گفتگو کنند و غُر زدنی در کار نباشه. این یک فرهنگ شده و سالهاست از حالت عادی خارج شده!
ابتذالِ خنده:
سالهاست که ما مهمترین مسائل جامعه رو با طنز دریافت میکنیم، و همچنین هدایت شدیم به سمت تولید این موارد، تقریبا چیزی نیست که در دایره این لودگی و خندیدن، قرار نگرفته باشه.
ابتذالِ تفکر:
چیزی که همه موارد بالا رو کنار هم قرار میده، ابتذال تفکر است. به چیزهایی فکر میکنیم که نیاز به فکر کردن ندارند، و به چیزهایی که نیاز به تفکر دارند، بیتوجه هستیم. و در کل، جامعه با چنین چیزی روبرو شده: طنزی که «طنز» نیست. خندهای که «خنده» نیست. خبری که «خبر» نیست. تفکری که «تفکر» نیست. تحلیلی که «تحلیل» نیست. مسئلهای که «مسئله» نیست. آگاهی که «آگاهی» نیست. علمی که «علم» نیست. مشکلی که «مشکل» نیست.
تمام این ۵ مورد، «چرخه ابتذال» رو تشکیل میدن، اگر هر فردی بتونه از این چرخه دوری کنه، گام مهمی هم برای خودش هم برای جامعه برداشته، و اونجاست که تغییر اساسی دیده میشه.
نظرات
ارسال یک نظر